حجت الاسلام جواد جعفری، محقق و پژوهشگر این حوزه به برخی پرسش ها پاسخ می دهد.
آیا بعد از ظهور امام عصر(ع) امامان یک به یک حکومت می کنند؟
یکی از شرایط ظهور این است که دنیا پر از ظلم جور شود آیا ما باید کمک کنیم به پر شدن ظلم؟
این مساله که زمین هیچ وقت از حجت خالی نمی ماند، چگونه در مهدویت اثبات می شود؟
موضوعات مرتبط: امام زمان ، حکومت امامان بعد ازظهور امام عصر ، خبرها ، حوزه های علمیه به شبهات ایرانیان خارج کشور پاسخ می دهند ، ،
برچسبها:
اولین سخنان امام عصر(عج) بعد از ظهور!
مفضل از امام صادق (علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: قائم (علیه السلام) پشت خود را به دیوار کعبه تکیه داده مردم جهان را مخاطب قرار مى دهد و مى فرماید: هر کس بخواهد آدم و شیث را ببیند اینک منم آدم و شیث. هر کس بخواهد نوح و سام را ببیند اینک منم نوح و سام. هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند اینک منم ابراهیم و اسماعیل. هر کس بخواهد موسى و یوشع را ببیند اینک منم موسى و یوشع. هر کس بخواهد عیسى و شمعون را ببیند اینک منم عیسى و شمعون. هر کس بخواهد محمد و على (علیهما السلام) را ببیند اینک منم محمد و على. هر کس بخواهد حسن و حسین را ببیند، اینک منم حسن و حسین. هر کس بخواهد امامها را از اولاد حسین ببیند، اینک منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسین.
در این مقاله به طرح دو سوال از مباحث مهدویت می پردازیم و به طور خلاصه به آن پاسخ می گوییم:
چطور عیسى که یک پیامبر است پشت سر امام زمان نماز مى خواند؟
حضرت عیسى (علیه السلام) و امام مهدى (عجل الله فرجه) هر دو، دو پیشوا مى باشند. یکى پیغمبر ودیگرى امام. اگر آنها در محلى اجتماع کنند وامام سِمَت پیشوایى پیدا کند، قهرا نسبت به دیگرى که پیغمبر است مقتدا و پیشوا است؛ و مى دانیم که امام و پیغمبر، هر دو از ارتکاب افعال زشت و ریا و نفاق، معصوم و پیراسته مى باشند، و هیچکدام عملى را که از حریم شریعت بیرون و مخالف خواسته خدا و رسول باشد براى خود ادعا نمى کنند.
لذا، از این رو امام، برتر از مأموم، یعنى حضرت عیسى (علیه السلام) است که پشت سر وى نماز مى گزارد. زیرا از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است که فرمود: (امام جماعت باید پیشواى جماعت باشد، اگر دو نفر مساوى بودند، آنکه عالم تر است، و چنانچه هر دو در علم مساوى بودند آنکه فقیه تر است، و اگر هر دو نفر مساوى بودند، آن را که خوش صورت تر است باید مقدم داشت وبا او نماز گزارد).
پس اگر امام زمان (علیه السلام) بداند که عیسى از او برتر است، جایز نیست که بر او پیشى گیرد، چه اینکه امام از هر کس آشناتر به مسائل دین و منزه تر از ارتکاب فعل مکروه است.
همچنین اگر عیسى (علیه السلام) بداند که امام مهدى (عجل الله فرجه) از او برتر است، جایز نیست که در نماز به وى اقتدا کند، زیرا پیغمبر از عمل ریا ونفاق ونیرنگ پیراسته است.
امام باقر (علیه السلام) مى فرماید: (هنگامى که مهدى (علیه السلام) ظاهر شود، پشت خود را به خانه کعبه تکیه مى دهد و اولین سخنى که مى گوید، این آیه شریفه است: (بقیه الله خیر لکم ان کنتم مۆمنین)
بنابراین امام زمان (عجل الله فرجه) به خوبى مى داند که از عیسى (علیه السلام) برتر مى باشد، از این رو بر او مقدم مى شود، و عیسى هم مى داند که مهدى از او برتر است وبه همین جهت او را برخود مقدم مى دارد وپشت سر او نماز مى گزارد، واگر جز این بود معنى نداشت که به او اقتدا کند.
اما درباره جهاد عیسى بن مریم (علیهما السلام) در رکاب امام زمان (عجل الله فرجه) باید دانست که جهاد عبارت است از جان دادن در راه خدا به فرمان کسى که براى خدا مى جنگد، واگر جز این بود، معنى نداشت کسى به فرمان پیغمبر (صلى الله علیه وآله وسلم) جهاد کند.
و از طرفى نیز، امام (علیه السلام) در میان امت اسلام، نماینده پیغمبر (صلى الله علیه وآله وسلم) است وبراى حضرت عیسى (علیه السلام) جایز نیست که بر پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) که اشرف مخلوقات و خاتم پیامبران است، پیشى بگیرد، همچنین بر نماینده او نیز نمى تواند مقدم باشد.
مۆید این سخن روایت مفصلى است که حافظ ابن ماجه قزوینى به نزول عیسى (علیه السلام) از آسمان، نقل کرده است که قسمتى از آن این است: ام شریک، دختر ابى عسکر، عرض کرد: یابن رسول الله! در آن روز قوم عرب کجا هستند؟ فرمود: (عرب در آن روز عده کمى هستند، بیشترشان در بیت المقدس مى باشند. امام آنها هر صبح با آنها نماز مى خواند، چون عیسى فرود آید، امام آنها به عقب برگشته تا عیسى جلو آمده وبا مردم نماز گزارد، ولى عیسى دست خود را روى شانه هاى او مى گذارد و مى گوید: بایست تا ما با شما نماز بگزاریم).( کفایه الطالب، به ضمیمه البیان، گنجى شافعى، ص 498)
اولین سخنانى که امام بعد از ظهور مى فرمایند چیست؟
هنگامى که خداوند اذن ظهور به امام مهدى (عجل الله فرجه) بدهد، آن حضرت براى اصلاح جهانى قیام مى کند و در کنار خانه خدا در میان رکن و مقام از سیصد و سیزده یار با وفایش که فرماندهان لشکرى و کشورى حکومت حقه هستند بیعت مى گیرد، و نخستین جمله اى را که بر زبان جارى مى فرماید، آیه (بقیة الله...) است. چنانکه امام باقر (علیه السلام) مى فرماید: (هنگامى که مهدى (علیه السلام) ظاهر شود، پشت خود را به خانه کعبه تکیه مى دهد و اولین سخنى که مى گوید، این آیه شریفه است: (بقیة الله خیر لکم ان کنتم مۆمنین).(1)
اگر امام زمان (علیه السلام) بداند که عیسى از او برتر است، جایز نیست که بر او پیشى گیرد، چه اینکه امام از هر کس آشناتر به مسائل دین و منزه تر از ارتکاب فعل مکروه است. همچنین اگر عیسى (علیه السلام) بداند که امام مهدى (عجل الله فرجه) از او برتر است، جایز نیست که در نماز به وى اقتدا کند، زیرا پیغمبر از عمل ریا ونفاق ونیرنگ پیراسته است
و نیز مفضل از امام صادق (علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: قائم (علیه السلام) پشت خود را به دیوار کعبه تکیه داده مردم جهان را مخاطب قرار مى دهد و مى فرماید: هر کس بخواهد آدم و شیث را ببیند اینک منم آدم و شیث. هر کس بخواهد نوح و سام را ببیند اینک منم نوح و سام. هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند اینک منم ابراهیم و اسماعیل. هر کس بخواهد موسى و یوشع را ببیند اینک منم موسى و یوشع. هر کس بخواهد عیسى و شمعون را ببیند اینک منم عیسى و شمعون. هر کس بخواهد محمد و على (علیهماالسلام) را ببیند اینک منم محمد و على. هر کس بخواهد حسن و حسین را ببیند، اینک منم حسن و حسین. هر کس بخواهد امامها را از اولاد حسین ببیند، اینک منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسین.
اینک به سخنانم گوش فرا دهید تا شما را از آنچه شنیده ومى دانید و آنچه تا کنون نشنیده و نمى دانید، خبر دهم... هر کس کتابهاى آسمانى را مى شناسد گوش فرا دهد..).
آنگاه امام مهدى (عجل الله فرجه) به خواندن کتابهاى آسمانى مى پردازد، و صحیفه آدم و شیث و نوح و ابراهیم - علیهم السلام - را مى خواند، و هم تورات و انجیل و زبور را... و سپس قرآن کریم را...).(2)
پز نوشت:
(1) المهدى فى القرآن، سید صادق شیرازى، ص 76.
(2) بحار الانوار، ج 53، ص 9.
منبع:یکصدپرسش وپاسخ پیرامون امام زمان-سایت تبلیغات اسلامی واشنگتون
موضوعات مرتبط: امام زمان ، اولین سخنان امام ظمان بعداز ظهور ، ،
برچسبها:
) ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری
منابع شیعه اطلاعات کمی در مورد زندگی دو نایب اول امام زمان به دست میدهند. عثمان ادعا مینمود که فرزند حسن عسکری را به چشم دیده بود. او از وکیلان حسن عسکری و هادی بودهاست[۱۲۶]. به اعتقاد کنونی شیعه، عثمان بن سعید مستقیماً توسط حسن عسکری به نیابت تعیین شده بود، هر چند به گفته کِلِم چنین پیداست که تعیین وی به سمت واسطه امام دوازدهم به طور رسمی نبودهاست.[۲۷] او سازماندهی شیعیان سامرا را به عهده داشت. در زمان حسن عسکری، عثمان پول از شیعیان عراق به شیعیان سامرا (که تحت کنترل شدید عباسیان بودند) میرساند. عثمان کسی بود که بعد از مرگ حسن عسکری، مراسم خاکسپاری او را سازماندهی کرد.[۲۷]
۲) ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید
محمد همراه پدرش عثمان بن سعید، وکالت حسن عسکری را بر عهده داشت. از دیدگاه کنونی شیعه، محمد چهل سال وکالت را عهدهدار بود و طی این مدت وجوهات شیعیان را تحویل میگرفت و توقیعاتی از جانب امام به آنان میداد. وی سرانجام در سال ۳۰۵ قمری درگذشت.[۱۲۷]
۳) ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی
نکته مهم در مورد او این بود که بعد از ربع قرن٬ ارتباط رسمی با امام غائب از سر گرفتهشد. اولین توقیعی که نوبختی در ۲۴ شوال ۳۰۵ هجری ارائه نمود٬ فرمانی بود که امام غائب در آن حسین بن روح را بعنوان نفر اول سلسله مراتب شیعه تائید میکرد.[۴۴] به گفتهٔ شیخ طوسی شروع نیابت نوبختی به سال ۳۰۶ ه.ق./ ۹۱۷ م. بود. او توقیعاتی را منتسب به امام زمان ارائه میکرد و به پرسشهای علمای قم پاسخ میداد. چنین به نظر میرسد که حسین بن روح نوبختی بیش از نواب پیشین نزد شیعیان هم عصرش شناخته شده بود. حسین بن روح توانست به عنوان تنها نائب زمان خود توسط شیعیان پذیرفته شود و خاندان نوبختی تأثیر غالبی بر جامعه شیعیان و علما داشتند.[۲۷] حسین بن روح همچنین کوشید تا غیبت را علاوه بر توجیه براساس حدیث، با رویکردی عقلی نیز توجیه نماید.[۲۷] حسین بن روح علاوه بر آنکه در میان شیعیان بغداد از موقعیت اجتماعی خوبی بهرهمند بود، در میان دستگاه خلافت عباسی بخصوص آل فرات نیز از نفوذ و احترام قابل ملاحظهای برخوردار بود.[۲۷]
در دوران حسین بن روح، ابوجعفر محمد بن علی الشلمغانی (اعدام شده در سال ۳۲۲/ ۹۳۳) دستیار حسین روح و مامور او در بغداد، ادعا کرد که او سفیر واقعی و برحق حسین بن روح است و البته پس از چندی بطور کلی قضیه وجود امام غایب را انکار کرد. همچنین منصور حلاج نیز از کسانی بود که به مخالفت با نیابت حسین بن روح پرداخت و هر دو خشم شیعیان آن زمان را بر انگیختند و با نفوذی که خاندان نوبختی داشتند، توسط دولت عباسی اعدام شدند.[۱۲۸]
۴) ابوالحسن علی بن محمد سمری (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.)
از دیدگاه تاریخی، تنها در زمان خاندان نوبختی بود که نواب مورد پذیرش عموم شیعه بودند و کنترل شیعیان را در دست داشتند. در زمان علی بن محمد، این کنترل دوباره از بین رفت و مورد پذیرش عموم شیعیان نبود. با مرگ سمری در سال ۳۲۹ دوران موسوم به غیبت کبری شروع شد.[۲۷]
موضوعات مرتبط: امام زمان ، نواب اربعه ، ،
برچسبها:
تحولات روز افزوني كه در زمينه پيشرفت علوم و فنون در قرن اخير و ورود به هزاره سوم پديد آمده است باعث تفكرات فلسفي و سياسي و اجتماعي در بين جوامع شده است باورهاي ديني مردم را دچار شك و ترديد نموده و از نظر شيعيان اين مسأله مطرح است كه وظايف ما در زمان غيبت حضرت امام زمان چيست؟ به طور كلي شيعه عصر غيبت از نظر هويت تاريخي و عقايد احكام فرعي و وحدت كلمه و محاسن اخلاقي و حقيقت طلبي و انجام وظايف شرعي و ديني چه وظايف مهمي را بايد به عهده داشته باشد؟ در اين مقاله سعي شده است به عمدهترين اين وظايف اشاره گردد.
وظايف شيعيان در عصر غيبت با شيعيان صدر اسلام كه كنار پيامبر (ص) و ائمه طاهرين زندگي ميكردند علاوه بر آنكه تغيير نكرده حساستر و سنگينتر هم شده است زيرا به هنگام انجام فرائض و وظايف در آن زمان امام و رهبر در كنار آنها به صورت عيني و ملموس بود و امروز در حجاب غيبت است.وظيفه شيعه در عصر غيبت آن است كه بر آنچه از حق و حقيقت به او رسيده ثبات قدم داشته باشد و چنگ بزند به آن حبل متين تا محفوظ بماند اين وظايف عصر غيبت در قرآن كريم و روايات و سنت پيامبر (ص) و ائمه با الفاظ مختلف مشخص شده است كه به اهم آن ميپردازيم:
1-شناخت امام زمان (عج)
شناخت امام زمان (عج) يكي از اهم وظايف مسلمانان است زيرا وقتي او را بشناسيم و به صفات و خصوصيات آن حضرت آشنا شويم بهتر به وظايف خود به عنوان يك مسلمان ميپردازيم. اين شناخت تا آن اندازه اهميت دارد كه بنا به قول حضرت پيامبر (ص) و معصومين هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد چون كسي است كه زمان جاهليت مرده باشد «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتاً جاهليه » (مجلسي / ج 3 ص 382)
اين شناخت بايد ما را مصون بدارد از شك و شبهه نسبت به وجود آن بزرگوار و ما را از اقوال و اعمال و تبليغات گمراه كننده مدعيان دروغين نجات دهد، «براي چنين شناختي بايد دو نوع معرفت داشت اول شناخت نسبت به شخص امام زمان (عج) از نظر نام و نشان و زندگي و ... و دوم شناخت صفات و ويژگيهاي آن حضرت (موسوي اصفهاني – ج 1 ص 512)
شناخت ويژگيها و صفات آن حضرت در زمان حاضر اهميت بسيار زياد دارد. زيرا وقتي شناخت حاصل شد ديگر امام زمان خود را از ياد نميبريم و هر گاه از او ياد ميكنيم فقط يك نام در ذهن ما نقش نميبندد بلكه يك شخصيت كامل باصفات عاليه مجسم ميگردد كه حتي نام و القاب ايشان الگو دهنده به شيعيان خواهد بود.
اين شناخت بر ساخت زندگي فردي و اجتماعي تأثير ميگذارد و به دلها گرمي ميدهد و به همين علت است كه بايد دعا كنيم كه : «الهم عرفني حجتك فانك ان لم تعرفني حجتك خللت عن ديني» (كليني / ج 5 /337)
2- انتظار فرج:
شيخ صدوق در كتاب «كمال الدين » به سند خود از عبدالعظيم حسني روايت ميكند روزي بر آقايم محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمدبن علي بن الحسين بن ابي طالب وارد شدم و ميخواستم كه دربارة قائم از آن حضرت سؤال كنم كه آيا همان مهدي است يا غير او، پس خود آن حضرت آغاز سخن كرد و گفت « يا ابا القاسم، ان القائم منا هوالمهدي الذي يجب ان ينتظر في غيبه و يطاع في ظهوره هو الثالث من ولدي» (شيخ صدوق / ج 2/ص 377)
يعني اي ابوالقاسم به درستي كه قائم از ماست و اوست مهدي كه واجب است در زمان غيبتش انتظار كشيده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومين (امام) از فرزندان من است.
امام خميني (ره) در صحيفة نور ميفرمايند : انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است و بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور آن انشاء الله تهيه شود.«امام خميني / ج 2/ 198)
براي منتظران موعود آخر الزمان در روايات معصومين چنان مقام و منزلتي بر شمردهاند كه انسان تعجب ميكند منجمله شيخ صدوق از قول امام صادق (ع) نقل كرده است : « المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه في سبيل الله » (شيخ صدوق / ج 2 ص 378) يعني منتظر امر (حكومت) ما مثل آن است كه در راه خدا در خون خود غلتيده باشد.
در همان كتاب به نقل از امام صادق (ع) روايت ديگري به اين شرح در فضيلت منتظران آن حضرت نقل شده است « طوبي لشيعه قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبه و المطيعين له في ظهوره اولئك اولياء الله الذين لا خوف عليهم و لا يحزنون » (شيخ صدوق / ج 2 ص 375)
يعني خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش منتظر ظهور اويند و در هنگام ظهورش فرمانبردار از او آنان اولياي خدا هستند، همانها كه نه ترسي بر ايشان هست و نه اندوهگين شوند.
انتظار فرج امام زمان (عج) تا آن اندازه با ارزش است كه مقام شيعه را تا اولياء الله بالا ميبرد و چنان حالتي به انسان دست ميدهد كه ترس و اضطراب و اندوه در درون او نخواهد بود و به قول حضرت اميرالمؤمنين (ع) بهترين اعمال در نزد خداوند بزرگ انتظار فرج است.
مرحوم مجلسي از قول حضرت علي (ع) نقل كرده است : « انتظروا الفرج و لاتيأ سوا من روح الله فان احب الاعمال الي الله عزوجل انتظار الفرج» (مجلسي / ج 18 ص 126) يعني منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نا اميد نشوسيد به درستي كه خوشايندترين اعمال نزد خداوند عزوجل انتظار فرج است.
3- تهذيب و خودسازي:
وظيفه شيعه منظر صاحب الزمان خود سازي براي اساس معيارهاي اصلي است، گوهر وقتي پاك شد قابل فيض ميشود و انسان وقتي مهذب گرديد شايسته خدمت به حضرت امام زمان ميگردد. خودسازي و تهذيب نفس خود به خود انجام نميگيرد اين وظيفه در دوران كودكي و از دامان مادر بايد شروع شود و نظامهاي تعليم وتربيت و جامعه بايد ميداني را فراهم سازند كه در بستر آن افراد به سجاياي اخلاقي و معيارهاي اسلامي آشنا شوند و متخلق به صفات نيكو گردند.
در توقيع شريفي از جانب آن حضرت به شيخ مفيد صادر شده است عامل طولاني شدن غيبت ايشان گناهان و اعمال ناشايستهاي است كه از شيعيان آن حضرت صادر ميشود « فما يحسبنا عنهم الا ما يتصل بنا عما نكرهه، و لا نؤئره منهم» (النعماني / ج 16 ص 200)يعني تنها چيزي كه ما را از آنان (شيعيان) پوشيده ميدارد همان چيزهاي نا خوشايند است كه از ايشان به ما ميرسد و خوشايند ما نيست و از آنان انتظار نميرود.
4- پيوند با مقام ولايت:
از حضرت امام محمد باقر (ع) نقل شده كه در تفسير «يا ايها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقو الله لعلكم تفلحون» (آل عمران – آيه 200) فرمودند : « اصبروا علي اداء الفرائض و صابروا عدولكم و رابطوا امامكم (المنتظر) » (نعماني ص 199) يعني : بر انجام واجبات صبر كنيد و با دشمنانتان پايداري كنيد و پيوند خود را به امام منتظر مستحكم نماييد.
پيرو آن حضرت بايد دائم به فكر تجديد و ادامه عهد و پيمان با آن حضرت باشد ائمه ما سفارش به بيعت و وفاي به عهد با امام زمان كردهاند پيوند دائمي شيعيان با ولايت حجت خدا دائمي و نا گسستني است.هنگامي كه هر روز دعا براي فرج امام زمان ميخوانيم و با او تجديد بيعت ميكنيم متوجه وظايف خود نسبت به امام زمان ميشويم هرگز تن به خواري و بي عدالتي و سستي و ركود و گناه نخواهيم داد و از خود بيگانه نخواهيم شد و هويت خود را از دست نميدهيم.
5- الگو قرادادن آن حضرت:
كسي كه امام زمان خود را شناخت بايد رفتار وكردار اورا سرمشق خود قرار دهد. كلمات، فرمايشات ايشان را آويزة گوش كند. اهداف و آرمانهاي او را بشناسد حتي به معاني و مفاهيم القاب ايشان توجه داشته باشد. اقتدا و تأسي همراه با شناخت ايشان عين اطاعت از فرامين خدا و حضرت رسول الله (ص) است.
وقتي آن حضرت را مظهر عدالت گستري ميدانيم، عدالتخواهي را پيشه ميكنيم، هنگامي كه ميفهميم ايشان زهد پيشه هستند و بي توجه به ماديات،ما نيز آن را سرمشق قرار ميدهيم. زماني كه متوجه ميشويم ايشان از وظيفه شناسي و مسؤوليت پذيري و وفاي به عهد خوشحال ميشوند آن را الگو قرار ميدهيم.
موضوعات مرتبط: امام زمان ، وظیفه ی شیعه درعصرغیبت ، ،
برچسبها:
صفحه قبل 1 صفحه بعد
شیخ نمر کیست؟
دانلود آهنگ جدید حامد محضرنیا با نام شرمندتم ۲
دانلود آهنگ حسين سليمی بنام آب و آه
دانلود آهنگ جدید کمال فتحی بنام ماه ماتم
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای داوود علیوردی بنام عشق همینه
دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبای مصطفی احمدی بنام فدایی
دانلود آهنگ محمد علیزاده با نام حلالم کن
دانلود آهنگ مولا علی جان
دانلود آهنگ جدید ازمصطفی فتاحی به نام ارباب